چند وقت پیش بود که تو داروخونه یه لیست کلی از داروهایی که فروش خوبی ندارن و نسخه نمیشن رو در آوردم. لیست رو به دکتر نشون دادم و بهش پیشنهاد کردم که برای هر کدوم از این داروها، که میشه به صورت دستی فروخت، یه متنی تهیه کنیم و ازش چند تا پرینت بگیریم و به جاهای مختلف داروخونه بچسبونیم. اینطوری شاید بتونیم جلوی تاریخ گذشته شدن این داروها رو بگیریم. دکتر هم از پیشنهاد من استفبال کرد و قرار شد یه توضیحات اجمالی برای هر کدوم از داروها تهیه کنم و تو داروخونه، جلوی دید مشتریها نصبشون کنم.
زود دست به کار شدم و از روی بروشور محصولات توضیحاتی کوتاه ولی اساسی و مشتری پسند برای هر کدوم از داروها در آوردم و توی ورد تایپشون کردم. مثلا یه جور گلوکزامین داشتیم که براش نوشتم: "بازسازی مفاصل آسیب دیده، ضد درد مفاصل زانو و دست. مناسب برای افراد مبتلا به آرتروز" یا مثلا برای یه قرص تقویت جنسی نوشتم: "کمک به افزایش توان جنسی، افزایش انرژی و کاهش خستگیهای جسمی و ذهنی". از هر کدوم از متنها چند تایی پرینت گرفتم و به جاهای مختلف داروخونه که بیشتر در معرض دید بود نصب کردم. بعد از نصب این کاغذها، فروش این داروها، در حد قابل توجهی افزایش پیدا کرد. مخصوصا این مکمل تقویت جنسی که هر روز چند نفر ازش میخواستن.
اون روز مشغول زدن قیمت یه نسخه بودم که یه مرد میانسال که اونطور پیشخون وایساده بود و منتظر آماده شدن نسخهاش بود با صدای آروم و تقریبا یوایشکی رو من کرد و گفت که این قرصهایی که اینجا زدید تاثیر هم دارن؟ بدون اینکه سرم رو بلند کنم و همونطور که داشتم نسخه رو قیمت میزدم بهش گفتم، آره تاثیر خوبی دارن، خیلیها که ازش خریدن دوباره اومدن و بازم بردن. خیلیها میگن ازش جواب گرفتن. مرد که با حرفهای من متقاعد شده بود، گفت لطفا بی زحمت همراه نسخه من ده تا هم از این قرصها بذارین. من هم ده تا از قرصهای افزایش توان جنسی براش شمردم و توی پاکت ریختم و همراه داروهاش بهش دادم. تقریبا یه هفته بعدش بود که اون مرد دوباره به داروخونه اومد. رو به من کرد و گفت که میشه سی تا از اون داروهایی که اون روز بهم داده بودید رو بهم بدید. خیلی خوب بودن. پا درد مادرم خیلی بهتر شده. بهم سپرده که بازم براش بخرم. بهش گفتم یادم نمیاد اون روز چی بهتون داده بودم. جعبهاش رو اگه دارید نشون بدید تا تقدیمتون کنم. مرد میانسال یه پاکت دارو از جیبش در آورد و گفت که جعبه نداشت تو همین ریخته بودید دارو رو. پاکت رو ازش گرفتم و نگاهی بهش انداختم. توی پاکت خالی بود ولی روش نوشته بودم "کپسول سینورکس ده عدد." تازه فهمیده بودم که چه سوتیای دادم. پیرزن بیچاره به جای گلوکوزامین، قرص تقویت جنسی خورده بود. بدون اینکه چیزی به روم بیارم گفتم از اون قرصها تموم کردیم یه جور قرص دیگه داریم که از اون بهتره و سی تا قرص گلوکزامین بهش دادم و رفت. ولی راستش نمیدونم این قرصها به همون اندازه مؤثر واقع بشن یا نه!
درباره این سایت