داروخونهها در دسترسترین مراکز پزشکی هستند که مردم بدون هیچ نوبتی و پرداخت هیچ هزینهای به راحتی میتونن خیلی از سوالهای مربوط و نامربوط پزشکی خودشون رو بپرسن. ما هم تا جایی که از دستمون بربیاد سعی میکنیم به این افراد کمک کنیم. با این حال در بعضی از موارد صلاح این هست که مریض رو به پزشک مربوطه ارجاع بدیم. یکی از مواردی که معمولا مردم برای راهنمایی خواستن پیش ما میان، تفسیر جواب آزمایش یا سونوگرافی هست. خیلیها نمیخوان برای دونستن جواب آزمایش خودشون تا رفتن بیش پزشکشون صبر کنن و دوست دارن همون لحظه از محتوای این اعداد و ارقام عجیب سر در بیارن.
هر چند بسیاری از همکاران، برای نشون دادن معلوماتشون هم که شده سعی میکنن به این مریضها کمک کنن، ولی من شخصا معنقد هستم که هر کس باید کار خودش رو انجام بده و به خاطر همین هم هست که در مقابل این نوع درخواستها خیلی راحت میگم که ما از جواب آزمایش سر در نمیاریم.
چند دقیقهای بود که داروخونه رو باز کرده بودم ولی هنوز همکارها نرسیده بودن. طبق معمول وقتهایی که تو داروخونه تنها هستم، پشت کامپیوتر نشسته بودم و تو اینترنت گشت میزدم که یه آقای تقریبا سی ساله وارد داروخونه شد. از پشت میز بلند شدم و جلو رفتم تا نسخهاش رو بگیریم. ولی نسخهای تو دستش نبود. یه پوشه زرد رنگ تو دستش بود که از رو نوشتهها و تصاویر روی اون میشد حدس زد که توش باید جواب آزمایش باشه. مرد جوون در حالی که داشت جواب آزمایش رو از تو پوشه در میاورد، به من گفت که میشه یه نگاهی به این آزمایش من بندازی. من هم مثل همیشه بدون اینکه نگاهی به برگه بندازم گفتم که ما از آزمایش سر در نمیاریم. باید بری پیش دکترت. مرد جوون گفت، آخه دکترم شهرستانه، نمیتونم تا فردا صبر کنم. اگه ممکنه یه نگاهی بهش بنداز. فقط میخوام بدونم پسره یا دختر. موضوع برام جالب شده بود. طرف برای فهمیدن جنسیت بچه، آزمایش خون داده بود. یعنی خیلی براش مهم بوده که جنسیت بچه رو زودتر بدونه. بهش گفتم چه فرقی میکنه دختر یا پسر، مهم اینه که بچه سالم و البته صالج باشه. مرد جوون گفت آخه دو تا دختر دارم، دوست دارم این یکی پسر باشه. با اسرار زیاد من رو متقاعد کرد که نگاهی به برگه بندازم. روی برگه نوشته بود کروموزوم Y. بعد توی پارانتز به انگلیسی نوشته بود به احتمال نود و پنج درصد. رو به مرد جوون کردم و گفتم که پسره، پسر. نود و پنج درصد پسره. چشمهای مرد داشت از خوشحالی برق میزد. مثل کسی که از بانک، جایزه چند صد میلیونی برنده شده باشه خوشحال بود. بعد از رفتنش دوباره رفتم و پشت کامپیوتر نشستم و توی گوگل نوشتم "زنده به گور کردن دختران"
درباره این سایت